تصمیمهای سیاسی و اقتصادی معمولاً مبتنی بر نوعی تفکر فایدهگرایانه[۱]utilitarianist و پیامدگرایانه[۲]consequentialist هستند. تصمیمهای ظاهراً سادهای مانند تخصیص بودجه به امنیت جادهها، خدمات درمانی، یا محیط زیست به صورت غیرمستقیم جان (یا رفاه و آسایش) عدهای را بر عدهای دیگر اولویت میبخشند. بیشتر تصمیمهای کلانی که برای مدیریت بحرانهایی نظیر کووید-۱۹ گرفته میشوند نیز منطقی مشابه دارند: «این بخش از اقتصاد را تقویت یا تعطیل کنیم یا آن بخش دیگر را؟» اما گیرندگان.. Read More