جایی دربارهٔ منحصر به فرد بودن نظام مالیاتی آمریکا خواندم و کنجکاو شدم. این بود که اندکی دربارهٔ نظامهای مالیاتِ بر درآمد در کشورهای مختلف مطالعه کردم که خلاصهٔ آن را اینجا میآورم.
کشورها را بر حسب سیاست مالیاتی دولتهایشان میتوان به چهار دسته تقسیم نمود.
دستهٔ اول کشورهایی هستند که مالیاتی از اتباع بیگانهٔ مقیم[۱]foreign residents و همچنین اتباع خود[۲]citizens دریافت نمیکنند. تعداد این کشورها حدود ۲۰ است؛ شامل بحرین، کویت، عمان، قطر، امارات متحدهٔ عربی، مالدیو، موناکو، باهاما و برونئی.
دستهٔ دوم کشورهایی هستند که در آنها درآمدهای محلیِ افرادِ مقیم—یعنی درآمدهایی که منشاء آنها در داخل کشور است—مشمول مالیات است، اما از درآمدهای خارجی افراد (چه تابع، چه بیگانه) مالیات اخذ نمیکنند. به این شیوهٔ اخذ مالیات سرزمینمحور[۳]territorial میگویند که کشورهایی نظیر گرجستان، لبنان، مالزی و سنگاپور از آن استفاده میکنند.
دستهٔ سوم—بزرگترین دسته—شامل کشورهایی است که در آنها همهٔ درآمدهای داخلی و خارجی افرادِ مقیمْ مشمول مالیات میشود، اما اگر شهروندی در کشور دیگری مقیم باشد، از درآمدهای خارجی او مالیات اخذ نمیشود—یعنی صرفاً درآمدهای داخلی وی مشمول مالیات هستند. این شیوهٔ مالیاتگیری اقامتمحور[۴]residence-base نام دارد که به زبان ساده به معنای اخذ مالیات مبتنی بر حضور فیزکی افراد (اقامت) است. به غیر از سه کشور عربستان سعودی، کوبا و فیلیپین که از درآمدهای خارجیِ اتباعِ بیگانهٔ مقیم مالیات اخذ نمیکنند، همهٔ کشورهایی که دارای نظام مالیاتی اقامتمحور هستند از درآمدهای خارجی اتباع بیگانهٔ مقیم خود مالیات اخذ میکنند. به عنوان مثال یک فرد خارجی که در کشور عربستان شاغل است ولی درآمدی از طریق سهامهایی که در بورسی خارج از خاک عربستان دارد کسب کرده، ضرورتی به پرداخت مالیاتِ آن به دولت عربستان ندارد. اما همین فرد اگر در کشورهای دیگر دارای نظام اقامتمحور شاغل باشد (مثلاً ایران، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و تقریباً همهٔ کشورهای اروپایی) باید مالیات درآمدی را که در خارج از کشور کسب کرده به دولت کشوری که مقیم آن است پرداخت کند.
دستهٔ چهارم، که تابعیتمحور[۵]citizen-based نام دارد، تنها شامل دو کشورِ اریتره و ایالات متحدهٔ آمریکا است. در این شیوه، علاوه بر اخذ مالیات از درآمدهای داخلی و خارجیِ افراد مقیم (مانند شیوهٔ اقامتمحور)، از اتباعِ خودی که مقیم کشورهای دیگر هستند نیز مالیات اخذ میشود. اگرچه معدودی از کشورهایی که دارای نظام مالیاتی اقامتمحور هستند نیز ممکن است تحت شرایطی از اتباع خود که در کشور دیگری زندگی میکنند مالیات اخذ کنند، ولی نظام مالیاتی آمریکایی در جهان منحصر به فرد است، چرا که به صورت سیستماتیک و جامعی درآمدهای خارجی اتباع غیرمقیم خود را در بر میگیرد. این یعنی آمریکاییهایی که خارج از آمریکا زندگی و کار میکنند (اتباع آمریکایی و حتی افراد دارای کارت سبز)، باید درآمدهایی که خارج از آمریکا کسب میکنند را به دولت آمریکا گزارش داده و بسته به ضوابط مالیات پرداخت کنند.[۶]Wikipedia, International taxation. Wikipedia, Wikipedia, 2018. از اوایل دههٔ ۲۰۰۰ به این سو که ادارهٔ مالیات آمریکا تلاشهایش برای جلوگیری از فرار مالیاتی را شدت بخشید، بسیاری از اتباع کشورهای دیگر که خودشان را شهروند آمریکایی نمیدانند ولی از نظر قوانین آمریکا، آمریکایی تلقی میشوند—شاید پدر یا مادرشان آمریکایی بوده، یا در خاک آمریکا از پدر و مادری غیرآمریکایی متولد شدهاند و در کودکی آنجا را ترک کردهاند و چه بسا خاطرهای از زندگی در آمریکا نداشته باشند و غیره—تحت تأثیر فشارهای مالیاتی دولت آمریکا قرار گرفتهاند.[۷]Wikipedia, Accidental American. Wikipedia, Wikipedia, 2018.
در جهان امروز، اخذ مالیات از شهروندان و صاحبان کسبوکار پدیدهای کموبیش مرسوم است. اما چرا افراد باید مالیات بپردازند؟ طرفداران مالیات آن را وظیفهای مدنی میدانند که شهروندان از طریق آن میتوانند به خیرِ عمومی کمک کنند. مالیاتی که به دولتِ ملی و یا دولتهای محلی پرداخت میشود علاوه بر اینکه برای استمرار سازمانهای مختلف دولتی لازم است، بلکه صرف اموراتی مثل بهداشت، آموزش، دادگستری، تأمین اجتماعی، بهزیستی، حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی، نظم و امنیت، امور دفاعی، و توسعه و نگهداری انواع زیرساختهای صنعتی و رفاهی میشود. منتقدان مالیات دو گروه عمده هستند. گروه اول با اصلِ ایدهٔ مالیات مشکل دارند و آن را عامل تمرکز بیشتر قدرت در حکومت میدانند که به نوبهٔ خود منجر به فساد و زورگویی در داخل یا خارج از کشور میشود. علاوه بر این آنها مالیات را دخالت ناموجهِ حکومت در حریم شخصی افراد میدانند. گروه دوم اما با اصل ایدهٔ مالیات مشکلی ندارند ولی در چندوچون آن بحث دارند. آنها ممکن است شرایطی برای صلاحیت حکومت در اخذ مالیات از شهروندان تعیین کنند یا نظرات منتقدانهای دربارهٔ میزان و حدود مالیات برای اقشار و اصنافِ مختلف و شیوهٔ هزینه کردن آن در بخشهای مختلف جامعه داشته باشند.