افراد گاهی دچار «توهم کنترل»[۱]illusion of control می‌شوند و توانایی خود در تأثیرگذاری بر رویدادها را دست بالا می‌گیرند؛ حتی وقتی مشخصاً روشن است که رفتارشان تأثیر اندک یا نامعلومی روی آن‌ها دارد. بسیاری از قماربازان متأثر از چنین توهمی هستند. این توهم گاهی با این تصور که «توانایی‌های من از دیگران بیشتر است» و «من اقبال بیشتری دارم» نیز همراه می‌شود. ممکن است فرد چنین بپندارد که «من ریشهٔ امیال و خواسته‌ها و میزان توانایی‌هایم را می‌شناسم» و همزمان دیگران را به نداشتن چنین بینشی متهم کند.

جدا از موارد خُرد که در زندگی روزمرهٔ رخ می‌دهند و موضوع مطالعهٔ روان‌شناسان هستند، بیشتر ما انسان‌ها در سطح وجودی نیز دچار توهم کنترل هستیم. کمتر انسانی است که بتواند ابعاد عجز و ناتوانی خود بر این کرهٔ خاکی را درک کند و به خصوص انسان‌های مدرن به مراتب کمتر از پیشینیان خود قادر به چنین درکی هستند. همین‌طور جوان‌‌ها کمتر از پیرها.

اگر در مقیاس «دهه‌ها» یا «سده‌ها» و نه «ماه‌ها و سال‌ها» بیاندیشیم، متوجه می‌شویم که وجود جسمی و ذهنی ما بسیار شکننده و آسیب‌پذیر است. ما حتی نمی‌توانیم «افکار بعدی خودمان» را پیش‌بینی کنیم؛ چرا که این افکار به شکلی تقریباً کاملاً تصادفی متأثر از مواجهه‌های ما با رویدادهای پیرامونی‌مان هستند و رویدادهای پیرامونی نیز قابل پیش‌بینی نیستند.

اگر مجموعهٔ این ناتوانی‌ها و توهم‌های فردی و اجتماعی را کنار هم بگذاریم، تا حدی متوجه ابعاد ناتوانی و توهم جمعی ما در مقابله با بحران‌های «نسبتاً کوچکی» نظیرِ کویید-۱۹ خواهیم شد!


  1. illusion of control