در یادداشت پیشین اشارهای کردم به روایت اولین معجزهٔ عیسی در انجیل (یوحنا، ۲)، مربوط به واقعهٔ «عروسی در قانا». مجدداً آن را بخوانیم:
روز سوم، در قانای جلیل عروسی بر پا بود و مادر عیسی در آنجا حضور داشت. عیسی و شاگردان نیز به عروسی دعوت شده بودند. شرابِ عروسی تمام شده بود و دیگر شراب نداشتند. مادر عیسی به او گفت: «اینان دیگر شراب ندارند.» عیسی گفت: «از من چه میخواهی ای بانو؟ ساعتِ من هنوز فرا نرسیده است.» مادر به خادمان گفت: هر چه به شما میگوید انجام دهید.» باری آنجا شش خمرهٔ سنگی برای تطهیر یهودیان وجود داشت که هر کدام دو یا سه پیمانه آب میگرفت. عیسی به خادمان گفت: «خمرهها را از آب پر کنید.» پس آنها را لبالب پر کردند. سپس عیسی گفت: «اینک کمی از آن را نزد بزرگ مجلس ببرید.» و آنها چنین کردند. بزرگ مجلس آبی را که شراب گشته بود چشید. او نمیدانست آن را از کجا آوردهاند، اگر چه خادمان که آب را از چاه کشیده بودند، میدانستند. بزرگ مجلس داماد را فرا خواند و به او گفت: «همه نخست با شرابِ ناب پذیرایی میکنند و چون میهمانان مست شدند، شراب ارزانتر را میآورند. تو شرابِ ناب را تا این دم نگاه داشتهای!»
همانطور که نوشتم تفسیر داستایوسکی از این روایت متمرکز بر شادی و برکت بود. اما او دربارهٔ جملات آخر چیزی نمیگوید. برای درک آنها میتوانیم از هیو سنت ویکتور[۱]Hugh of Saint Victor کمک بگیریم.[۲]Hugh of Saint-Victor, Alfred Squire, 2009. Hugh of Saint-Victor: Selected Spiritual Writings. Wipf & Stock Pub. از نظر او فرقی اساسی بین «عشق به خداوند» و «عشق به جهان» وجود دارد. عشق به جهان ابتدا ساده و شیرین است، اما پایان دشوار و تلخی دارد؛ بر عکس، عشق به خداوند در ابتدا دشوار و تلخ است، اما پایان آن سرشار از شیرینی و آسانی است. هیو معتقد است که روایت عروسی در قانا این تفاوت را با تمثیلی زیبا نشان میدهد. در این واقعه عیسی نخستین نشانهٔ خود را آشکار میکند. اغلب انسانها ابتدا از شیرینیهای جهان سرمست میشوند، اما همانطور که جانشان از این لذتهای اهریمنی لبریز میشود، شیرینی به کامشان تلخ میگردد و دیگر نمیتوانند همچون گذشته از آنها لذت ببرند. دامادِ قانا اما در انتهای مراسم از میهمانانش با شرابِ ناب پذیرایی میکند چرا که قلبش به روی شیرینی عشقِ «او» گشاده گشته است. حال که او تلخی شرابِ نامرغوبِ پیشین را چشیده با رغبت بیشتری شیرینترین شراب—شرابِ عشق و رحمت الهی—را مینوشد و میهمانانش را نیز به همین دعوت میکند.