کرگ موری: بازاندیشی اوکراین

آقای کرگ موری دیپلمات ارشد سابق بریتانیا که به خاطر اعتراض به سیاست‌های دولت متبوع خود در دوران جنگ علیه ترور از کار برکنار شد شخصیت ممتاز و شناخته‌شده‌ای در عرصهٔ رسانه و فعالیت منتقدانهٔ سیاسی و اجتماعی است و برای من نیز در شمار افرادی است که آن‌ها را به عنوان مرجع تحلیلی دربارهٔ مهم‌ترین رویدادهای جهان دنبال می‌کنم [البته با حفظ فاصلهٔ انتقادی]. ایشان اخیراً یادداشتی منتشر کرده که به خاطر اهمیت موضوع و محتوای آن بخش‌هایی از آن را در این‌جا ترجمه می‌کنم. قصد من ترجمهٔ کامل متن ایشان نیست. صرفاً می‌خواهم برخی از مهم‌ترین نکات آن را به مخاطبان فارسی‌زبان منتقل کنم. پیشنهاد من این است که چنان‌چه امکانش را دارید متن کامل را به انگلیسی مطالعه کنید.

کرگ موری: بازاندیشی اوکراین؛ پوتین و راز هویت ملی

نسل‌کشی در غزه—یا دقیق‌تر بگویم حمایت فعالانه و عملی قدرت‌های اصلی ناتو از نسل‌کشی در غزه—من را به ارزیابی مجدد دیدگاه‌هایم دربارهٔ اوکراین وادار ساخت به گونه‌ای که اکنون نگاه من همدلی بیشتری با روایتِ روسیه دارد. به صورت خاص، من نسبت به این استدلال که قدرت‌های غربی ممکن است از قتل‌عام و پاک‌سازی قومی مردم دونباس حمایت کنند (آن هم توسط نیروهایی که شامل افراد تحت تأثیر ایدئولوژی نازی نیز شامل می‌شدند) بی‌اعتنا بودم و رویکرد من در قبال این موضوع خودپسندانه بود. همان قدرت‌هایی که به اوکراین اسلحه و پول می‌دهند امروز به نیروهای برتری‌پندار اسرائیلی برای نسل‌کشی در غزه پول و اسلحه می‌دهند. تردیدی نیست که باور من به نوعی شایستگی و آبرومندی درون‌زاد و اساسی در تشکیلات سیاسی غربی ساده‌لوحانه بوده است. من [از همهٔ مخاطبانم] عذرخواهی می‌کنم.

[آقای موری در ادامه توضیح می‌دهد که ایشان هنوز حملهٔ روسیه به اوکراین را اقدامی غیرقانونی می‌داند و دلایلی برای این موضع خویش ذکر می‌کند. از نظر ایشان قانون رابطهٔ مستقیمی با اخلاق یا عدالت ندارد و در نتیجه ممکن است اقدامی از لحاظ عدل یا اخلاق قابل دفاع باشد، اما مطابق چارچوب‌های قانونی موجود نباشد.]

دلایل حملهٔ روسیه به اوکراین واضح هستند. نگرانی نسبت به گسترش‌گرایی ناتو و استقرار تجهیزات نظامی تهاجمی در نزدیکی و پیرامون روسیه. کودتای اوکراینی در سال ۲۰۱۴. عاصی شدن از سوءنیت اوکراینی‌ها و نادیده گرفتن معاهده‌های مینسک. ادامه‌ یافتن کشتار مردم روس‌زبان در دونباس به واسطهٔ گلوله‌باران این منطقه. محدود کردن زبان روسی، آیین مسیحیت ارتودوکس روسی، و اصلی‌ترین حزب مخالف طرفدار روسیه فکت‌های ساده‌ای هستند.‌ من همیشه این فکت‌ها را تأیید کرده‌ام. اما تا قبل از مشاهدهٔ اشتیاق مثبت رهبران دولت‌های غربی در قبال قتل‌عام در غزه هنوز متقاعد نشده بودم که این موضوعات را نمی‌توان از طریق دیپلماسی و مذاکره حل کرد. اما اکنون و در سایهٔ اطلاعات جدید، در این دیدگاهم بازنگری کرده‌ام و چنین می‌اندیشم که اقدام پوتین در حمله به اوکراین موجه بود (justified).

هیچ‌کدام از استدلال‌های بالا جدید نیستند. اما موضوع این است که پیش از این من باور نمی‌کردم که غرب می‌تواند پشتیبان‌گر حملهٔ گسترده به دونباس و پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی در این منطقه توسط نیروهای تحت فرمان ملی‌گرایان تندروِ اوکراینی با استفاده از تجهیزات نظامی غربی باشد. من فکر می‌کردم «غرب» متمدن‌تر از آن باشد که چنین کند. اما حالا باید با این واقعیت رویارو شوم که من دربارهٔ سرشت قدرت‌های ناتو اشتباه کرده بودم. به واقع اگر پوتین چنین اقدامی نمی‌کرد، ما به راستی شاید شاهد قتل‌عام و پاک‌سازی قومی [مردم دونباس توسط نیروهای اوکراینی با حمایت غرب] می‌بودیم.

[آقای موری در ادامه به نکات مهمی دربارهٔ‌ هویت ملی در اوکراین و چندین کشور دیگر در جهان اشاره می‌کند که در کنار پیشنهادهایی که برای پایان بخشیدن هر چه سریع‌تر به جنگ در اوکراین می‌دهد تکمیل‌کننده و تعمیق‌کنندهٔ بحث بالا هستند.]

وحشت، وحشت

بخش‌هایی از یادداشت کریس هجز را به فارسی ترجمه کرده‌ام. متن کامل را می‌توانید این‌جا بخوانید.

در استودیوی الجزیرهٔ عربی در دوحه هستم و در حال تماشای پخش زنده از غزه. گزارش‌گر الجزیره در شمال غزه به خاطر شدت بمباران اسرائیلی‌ها مجبور به ترک آن‌جا و رفتن به جنوب غزه شده بود. او دوربینش را با خود نبرد و آن را در حال ضبط کردن بر فراز بیمارستان الشفا نگاه داشت. شب است. تانک‌های اسرائیلی مستقیماً به سمت بیمارستان شلیک می‌کنند. سوسوهای سرخ‌رنگ افقی و ممتد. حملهٔ عمدی به بیمارستان. جنایت جنگی از روی تعمد. قتل‌عام عامدانهٔ بی‌دفاع‌ترین غیرنظامیان، شامل نوزادان و بیماران بدحال. و بعد پخش زندهٔ دوربین متوقف می‌شود.

ما مقابل مونیتورها نشسته‌ایم. سکوت کرده‌ایم. معنی آن چه رخ داده را می‌دانیم. برق نیست. آب نیست. اینترنت نیست. مایحتاج پزشکی نیست. همهٔ نوزادان داخل انکوباتورها خواهند مرد. همهٔ بیماران دیالیزی خواهند مرد. همهٔ بیماران بخش مراقبت‌های ویژه خواهند مرد. همهٔ نیازمندان به تنفس اکسیژن پزشکی خواهند مرد. همهٔ نیازمندان جراحی اضطراری خواهند مرد. و چه بر سر‌ ۵۰ هزار نفری که به خاطر بمباران بی‌وقفهٔ اسرائیلی‌ها از خانه‌هاشان بیرون رانده شده‌اند و به حیاط بیمارستان پناه آورده‌اند خواهد آمد؟ پاسخ این سؤال را نیز می‌دانیم. بسیاری از آن‌ها نیز خواهند مرد.

هیچ واژه‌ای برای بیان آن‌چه شاهدش هستیم وجود ندارد. این یکی از قله‌های وحشت طی پنج هفتهٔ وحشتناک اخیر است. بی‌تفاوتی اروپا به اندازهٔ کافی بد هست. همدستی فعالانهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا غیرقابل‌درک است. هیچ‌چیز نمی‌تواند این را توجیه کند. هیچ‌چیز. و نام جو بایدن به عنوان همدست در نسل‌کشی در تاریخ ثبت خواهد شد. امیدوارم ارواح هزاران کودکی که در قتل‌شان مشارکت کرده است تا پایان عمر او را عذاب دهند.

اسرائیل و آمریکا در حال ارسال پیام مأیوس‌کننده‌ای به بقیهٔ جهان هستند. قوانین بین‌المللی و انسان‌دوستانه شامل کنوانسیون ژنو کاغذپاره‌های بی‌معنایی بیش نیستند. آن‌ها در عراق موضوعیت نداشتند. آن‌ها در غزه موضوعیت ندارند. ما با بمب و موشک محله‌ها و شهرهای شما را با خاک یکسان می‌کنیم. ما بی‌هیچ دلیلی زنان، کودکان، سالخوردگان و بیماران شما را می‌کشیم. ما با هدف مهندسیِ گرسنگی و شیوع بیماری‌های مسری شما را محاصره می‌کنیم. شما، این گونه‌های کم‌ارزش‌تر زمین، بی‌اهمیت هستید. در نگاه ما، شما جانورانی موذی هستید که باید ریشه‌کن شوند. ما همه چیز داریم. اگر سعی کنید و کوچک‌ترین چیزی را از ما بگیرید، ما شما را خواهیم کشت. و ما هرگز به هیچ‌کس حساب پس نخواهیم داد.

ما به خاطر ارزش‌هایمان مورد نفرت قرار نمی‌گیریم. ما مورد نفرت هستیم زیرا به هیچ ارزشی پایبند نیستیم. ما مورد نفرت هستیم زیرا قوانین تنها برای دیگران هستند، نه برای ما. ما مورد نفرت هستیم زیرا متکبرانه حق کشتار بی‌تبعیض را برای خود قائل شده‌ایم. ما مورد نفرت هستیم زیرا بی‌رحم و سنگدل هستیم. ما مورد نفرت هستیم زیرا منافق هستیم: از حفاظت از غیرنظامیان، حاکمیت قانون و انسان‌دوستی حرف می‌زنیم و در همان حال در  غزه روزانه جان صدها نفر، از ۱۶۰ کودک را می‌گیریم.

پیش از حملهٔ زمینی اسرائیل، غزه یکی از متراکم‌ترین نقاط جهان بود. تصور کنید چه پیش خواهد آمد اگر جمعیت ۱/۱ میلیون نفری غزه به جمعیت ۱ میلیون نفری جنوب اضافه شود. به این فکر کنید که اگر بیماری‌های مسری مانند وبا همه‌گیر شوند چه خواهد شد. به مصائب گرسنگی فکر کنید. فشارها برای یافتن یک چاره افزایش خواهد یافت. و اسرائیل امیدوار است که آن چاره راندن فلسطینی‌ها به صحرای سینا در مصر باشد. وقتی فلسطینی‌ها به آن‌جا رانده شوند، هرگز باز نخواهند گشت. پاک‌سازی قومی اسرائیل در غزه کامل خواهد شد. و بعد پاک‌سازی قومی کرانهٔ باختری آغاز خواهد شد.

این رویای جنون‌آمیز اسرائیل است. برای رسیدن به آن، باید غزه را به محلی غیرقابل سکونت تبدیل کند.

از خودتان بپرسید. اگر شما یک فلسطینی ساکن غزه بودید و به یک سلاح دست می‌یافتید چه کار می‌کردید؟ اگر اسرائیل خانواده‌تان را کشته باشد، واکنش شما چه خواهد بود؟ چرا باید به قوانین بین‌المللی یا انسان‌دوستانه‌ای که فقط برای مظلومان موضوعیت دارند، و نه ظالمان، اهمیتی بدهید؟ اگر ترور تنها زبان اسرائیل برای ارتباط با شماست، تنها زبانی که ظاهراً آن را می‌فهمد، آیا شما نیز پاسخ او را با ترور نخواهید داد؟

عیش‌و‌نوش مرگ‌زای اسرائیل حماس را از بین نمی‌برد. حماس یک ایده است. ایده‌ای که با خون شهیدان نیرو می‌گیرد. و اسرائیل توشهٔ فراوانی در اختیار حماس قرار می‌دهد.